جایگاه مجمع‏ تشخیص ‏مصلحت‏ نظام در سیاست‏گذاری جمهوری اسلامی ایران بر مبنای مدل چرخه ‏ای سیاست‏گذاری جونز و لیندبلوم

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 علوم سیاسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرضا، جمهوری اسلامی ایران

2 گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم انسانی ، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران

3 گروه حقوق، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرضا، ایران

چکیده

مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان یک نهاد مهم و تأثیرگذار در ساختار حکومتی نظام جمهوری اسلامی در دوران فعالیت خود توانسته است کارنامه پرباری از حل اختلاف میان شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی، تشخیص ضرورات و مصالح نظام جمهوری اسلامی، پیشنهاد سیاست‏ های کلی نظام در حوزه‏ های مختلف و کمک به حل معضلات نظام ارائه دهد. با این وجود گاهی مجمع فراتر از حیطه‏‏ ی وظایف خود عمل نموده با ورود به عرصه قانون‏گذاری، مشکلات بسیاری ایجاد نموده است. این پژوهش درصدد است با کاربرد مراحل هفت‏ گانه سیاست‏گذاری بر مبنای مدل چارلز جونز و چارلز لیندبلوم ، به صورت منسجم با نگاه غیرمتعصبانه، بی‏ طرفانه و عاری از هرگونه پیش‏داوری رابطه علی بین دو متغیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و سیاست‏گذاری را بررسی نماید و نشان دهد که این نهاد، با استناد به قانون اساسی و ادله حقوقی و با توسل به مدل‏ها و نظریه ‏های مربوط به سیاست‏گذاری و با تحلیل سیاسی هیچ‏ گونه نقش قانون‏گذاری نداشته و بعنوان یک نهاد سیاست‏گذار در جهت تعیین مصالح عمومی کشور و تدوین سیاست های کلان کشور در امر سیاستگذاری معرفی می ‏شود.

کلیدواژه‌ها